امروز دومین امتحان ترم اول هم برگزار شد و خوب بود. آخرین امتحانمون بیستوهشتم همین ماهه. امتحاناتمون باید تا بیستوهفتم تموم بشه اما چون واسه منطق خیلی کم وقت گذاشتن، یه روز عقب انداختیم که حداقل بتونیم یه روز کامل رو واسه منطق داشته باشیم! در کنار این برنامهای که واسه بعضی دروس "فشرده" محسوب میشه،
المپیاد ادبیات هم کلاساش برگزار شده.
خیلی وقت بود که به المپیاد ادبیات فکر میکردم. تنها چیزی راه نظرم رو بهش بستم، مقامآوریه! آخرین اولویتم هم هست. المپیاد ادبیات شرکت کردم چون شنیدم (وحتی خوندم تو بعضی وبلاگها) که با تو المپیاد آثاری رو میخونی که تو مدرسه باهات کار نمیکنن. از طرفی آثار ادبی هیچوقت بیثمره نیستن... طرف بیست سال قبل یه کتابی خونده و هنوزم که هنوزه افکارش بخاطر اون کتاب یا یه سری مجموعه کتابها قوت گرفته. از این نظر که "یه چیزی بهم اضافه میشه" هیچ شکی نداشتم و تصمیمم بر همین براساس بود. اما اول از همه، برگزاری کلاسها در طول امتحانات ترم و همچنین انتظارات و توقعاتی که پس از شرکت در المپیاد دامنم رو میگیره، من رو کمی به شک انداخته بود. اما نمیدونم این چه حسیه، میگه هروقت داری شک میکنی و میترسی، به یه پله از رشد میرسی. (لفظ "نمیدونم" کاملا بیمعنیه اینجا، الکی دستم دوست داره تایپش کنه! من کلی مطلب دربارهی این چیزا خوندم، مربوط به همون خارج شدن از ناحیهی را During the week...
ما را در سایت During the week دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4wholelifef بازدید : 156 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1396 ساعت: 5:22